ترجمه متون عربی به زبان فارسی روان
شما می توانید متون عربی خود را برای ما ارسال گنید و ما نیز به حسب وظیفه با هزینه ای کم، ترجمه فارسی و روان آنرا درمدتی کوتاه در اختیار شما قرار خواهیم داد.
ایمیل ما:
Ahmad.jafari.ta@gmail.com
ترجمه متون عربی به زبان فارسی روان
شما می توانید متون عربی خود را برای ما ارسال گنید و ما نیز به حسب وظیفه با هزینه ای کم، ترجمه فارسی و روان آنرا درمدتی کوتاه در اختیار شما قرار خواهیم داد.
ایمیل ما:
Ahmad.jafari.ta@gmail.com
نام بهلول با مسجد گوهرشاد اجین شده است.هر که اسم بهلول را می شنود تداعی مبارزه با بی حجابی در روران رضا شاه را در ذهنش تداعی می کند.کمتر کسی هست که بهلول را به دیوان شعرش، تبعید و زندانی هایش در افغانستان، سفرهایش به مصر در زمان جمال عبد الناصر و استادی دانشگاه الازهر مصر و سخنرانی های وی در رادیو “الشرق اوسط” و رادیو بغداد را بیاد بیاورد.
ذكر سرگذشت حضرت عيسی(ع) در قرآن، يادآور سرگذشت و مأموريت حضرت مهدی موعود(عج) در اسلام است؛ امام زمان(عج) ذخيرهای برای هدايت امت اسلام و حضرت مسيح(ع) آيتی برای هدايت امت مسيح(ع) است و همچنان كه پيامبر(ص) اعلام فرموده، در آخرالزمان هر دو ظاهر میشوند و سلطه سفيانی و دجال را از ميان برمیدارند...
صبحدم پيك مسيحا دم جانان آمد
گفت برخيز كه آرام دل و جان آمد
سحر از پرده نشينان حريم خلوت
نغمه برخاست كه شاهنشه خوبان آمد
عاشقان را رسد اين طرفه بشارت زسروش
كه سحرگاه شب نيمه شعبان آمد
مى كند مرغ سحر زمزم بر شاخ گل
كه ز نرگس ثمرى پاك بدوران آمد
وارث تاج نبى اوست كه با دعوت حق
بهر افراشتن پرچم قرآن آمد
شهسواريست كه با صولت و بازوى على
از پى كشتن كفار به ميدان آمد
مظهر صلح حسن اوست كه با حلم حسن
پى آرامش دلهاى پريشان آمد
آنكه اندر رگ او خون حسين بن عليست
پى خونخواهى سالار شهيدان آمد
در ره زهد و عبادت چو على بن حسين
سوى حق قافله راسلسله جنبان آمد
علم باقر همه در اوست كه با مشعل علم
رهبر جامعه بى سر و سامان آمد
تا ز ناپاك كند مذهب صادق را پاك
مظهر راستى و پاكى و ايمان آمد
هم چو كاظم كه بود قبله حاجات و مراد
دردمندان جهان را پى درمان آمد
چون رضا تا كه كند از رنگ علوم
وارث افسر سلطان خراسان آمد
اوست سرچشمه تقوا و فضيلت چو جواد
منبع فيض و جوانمردى و احسان آمد
هادى وادى حق كز پى ارشاد بشر
با چراغ خرد و دانش و عرفان آمد
يادگار حسن عسگرى پاك سرشت
كه جهان را كند از عدل گلستان آمد
قائم آل محمد شه اقليم وجود
كه بفرمانده ى عالم امكان آمد
طبع خاموش رسا باز چو مرغان چمن
پى تبريك چنين شاد و غزلخوان آمد
ما معتقديم که عشق سر خواهد زد
بر پشت ستم کسي تير خواهد زد
سوگند به هر چهارده آيه نور
سوگند به زخم هاي سرشار غرور
آخر شب سرد ما سحر مي گردد
مهدي به ميان شيعه برمي گردد
اللهم عجل لوليک الفرج